طلاق در دین اسلام منفورترین حلال است. در قرآن کریم به زنان و مردان توصیه شده حتی الامکان با یکدیگر سازش کنند. طلاق سبب فروپاشی نهاد مقدس خانواده می شود. ولی در صورت عدم سازگاری زوجین، اسلام و نظام قانونی ما طلاق را به عنوان راه حل در نظر گرفته است. چه بسا طلاق سبب شکوفایی زن و مرد در زندگی جدیدشان شود و آنان را از سختی زندگی پیشین برهاند.
طلاق در لغت به معنای رها کردن و جدا کردن است. و از نظر حقوقی به معنای انحلال نکاح دائم با تشریفات خاص از جانب زوج یا نماینده او.
طلاق بر دو قسم است: بائن و رجعی (ماده 1143 ق.م)
– طلاق بائن:
نوعی از طلاق است که در آن شوهر حق رجوع به زن را ندارد. در صورتی که زن و مرد بخواهند دوباره با هم زندگی کنند باید پس از اتمام عده زن، عقد نکاح جدیدی منعقد کنند.
طبق ماده 1145 قانون مدنی در موارد ذیل طلاق بائن است:
1) طلاق یائسه: یائسگی به معنای پایان دوران باروری زنان است. در صورت بروز چنین وضعیتی، زن و مرد می توانند از هم جدا شوند.
2) طلاق خلع: طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر می‌دهد طلاق می‌گیرد اعم از اینکه مال‌ مزبور عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد. ( ماده 1146 قانون مدنی) چنانچه در بنده 3 ماده 1145 قانون مذکور نیز ذکر شده است در صورتی که زن به فدیه (آنچه زن در ازاء طلاق به شوهر می دهد) رجوع کند، شوهر نیز حق رجوع به زن پیدا می کند.
نکته: طلاق توافقی نیز معمولاً از نوع طلاق خلع است.
3) طلاق مبارات: تعریفی که قانون از طلاق مبارات ارائه کرده به این شرح است: (( طلاق مبارات آن است که کراهت از طرفین باشد ولی در این صورت عوض باید زائد بر میزان مهر نباشد.)) در طلاق مبارات نیز همچون طلاق خلع، رجوع زن به فدیه سبب ایجاد حق رجوع برای مرد می شود.
4 و 5) طلاقی که قبل از نزدیکی واقع می شود و سومین طلاق که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید (اعم از این که وصلت در نتیجه رجوع باشد یا در نتیجه نکاح جدید) نیز در حکم طلاق بائن است.
– طلاق رجعی:
طلاق رجعی نوعی از طلاق است که در آن، مرد در مدت عدّه حق رجوع دارد. اصل بر رجعي بودن طلاق است و طلاق بائن استثناء است. زني كه در عده به سر مي برد همچنان در حكم زوجه محسوب مي شود. بنابراين آثار زوجيت ناشي از عقد نكاح همچنان ميان زن و مرد جز در رابطه جنسي، برقرار است، براي مثال زن همچنان حق دريافت نفقه دارد.
در صورت رجوع مرد به زن نياز به انعقاد نكاح جديدي نيست و زندگي مشترك آن ها ادامه مي يابد. اعلام رجوع مي تواند در قالب لفظ يا فعل باشد به شرطي كه قصد رجوع نيز وجود داشته باشد. براي مثال نزديكي زن و مرد مي تواند دلالت بر قصد رجوع كند.
عده
تعريف قانون مدني از عده عبارت است از: ((مدتی که تا انقضای آن زنی که عقد نکاح او منحل شده است نمی‌تواند شوهر دیگر اختیار کند.)) (ماده 1150) وجوب عده نگه داشتن زن مي تواند به دلايل مختلفي همچون طلاق، بذل يا انقضاء مدت در نكاح منقطع، فسخ نكاح و … باشد.
عده طلاق 3 طهر است مگر زن به اقتضاي سن، عادت زنانگي نبيند كه در اين صورت عده او 3 ماه است. طهر به معناي پاکی زن از حیض است و در صورتی که زن عادت نبیند، باید به جای هر طهر، یک ماه عده نگه دارد.
تقاضای طلاق از طرف زن
مرد می تواند با طی کردن تشریفاتی که در قانون آمده است و پرداخت حقوق مالی زن، وی را طلاق دهد. اما قانونگذار در مواردی نیز به زن حق طلاق داده است. در موارد زیر زن می تواند از دادگاه درخواست طلاق نماید:
1- وکالت در طلاق داشتن زن: شوهر می تواند ضمن عقد نکاح یا عقد دیگری به زن به طور مطلق یا مشروط وکالت در طلاق دهد.
2- خودداری یا ناتوانی شوهر از پرداخت نفقه: در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجراء حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه زن می‌ تواند برای طلاق به حاکم ‌رجوع کند و حاکم، شوهر او را اجبار به طلاق می نماید ‌همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه (ماده 1129 قانون مدنی).
3- عسر و حرج زوجه: عسر و حرج یعنی به وجود آمدن شرایطی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد. مصادیق عسر و حرج طبق ماده 1130 قانون مذکور عبارتند از:
۱- ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه.
۲- اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلا وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.
۳- محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر.
۴- ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.
۵- ابتلای زوج به بیماری‌های صعب‌العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه‌ی صعب‌العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.
نکته ای که وجود دارد این است که موارد عسر و حجر به مصادیق فوق محدود نمی شود و دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن را احراز کرد می تواند حکم طلاق صادر نماید.
4- غیبت شوهر بیش از 4 سال: طبق ماده 1029 قانون مدنی هرگاه شخصی 4 سال تمام غایب مفقودالاثر باشد زن او می تواند تقاضای طلاق کند. غایب مفقودالاثر کسی است که از غیبت او مدت بسیاری گذشته باشد و خبری از آن در دسترس نباشد.
در هر یک از موارد بالا زوجه می تواند از دادگاه تقاضای رای (حکم) طلاق کند. حکم طلاق یعنی الزام زوج به طلاق. مدت اعتبار حکم طلاق 6 ماه از تاریخ ابلاغ رای فرجامی یا انقضای مهلت فرجام خواهی است. در صورت تسلیم حکم مذکور به دفترخانه توسط زوجه و حاضر نشدن زوج بدون عذر موجه، سر دفتر می تواند به نمایندگی از زوج، صیغه طلاق را جاری کند.

منابع
کتاب:
– بیات، فرهاد؛ بیات، شیرین؛ شرح جامع قانون مدنی
– لغت نامه عمید
مقاله:
تکه ئی، عبدالقادر؛ امیری،سحر؛ مزینانی، محمدصادق؛ بررسی طلاق بر اساس قانون مدنی ایران

دیدگاهی یافت نشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *